جابجایی بین تفکر طراحی، استارتآپ ناب و چابک
مشاغل مشاور نوآوری بخش بزرگی را در کاهش ریسک فرایند نوآوری تشکیل میدهند. برای اینکه نوآوری برای هر شرکتی مناسب و موثر باشد، درحالیکه ریسک مربوط به آن تا حدی کنترل میشود، نتایج نوآوری باید به حداکثر برسد.
یکی از چالشهای بزرگ در کانال نوآوری این است که بدانید از کدام ابزار در چه موقعیتی استفاده کنید و در چه زمانی از یک مرحله به مرحله بعد سوییچ کنید. در اینجا تعدادی بینش و نگرش و تمرین وجود دارد که در این مسیر به شما کمک میکند.
کانال نوآوری:
(برای دانلود ابزار کیلیک کنید)
کانال نوآوری به مراحل تناسب مساله (آیا راهحل برای مشتریان مطلوب است؟)، تناسب راه حل (آیا راهی برای تبدیل ارزش به پول وجود دارد؟) و تناسب رشد (آیا راهحل از لحاظ فنی، امکانپذیر و مقیاسپذیر است؟) تقسیم میشود. ابتدا مسائل مناسبی که میخواهید حل کنید را پیدا کنید و سپس راهحلهایی را برای حل این مسائل پیشنهاد کنید. مادامی که از طریق آزمون اعتبارسنجی شود، مقیاس کار افزایش مییابد. اکثر روشهای زیر با مراحل مختلف در کانال نوآوری همگرا هستند.
|
|
تفکر طراحی یک طرز فکری است که به تیمها این امکان را میدهد تا نگرشها، نیازها و مسائل مشتریان را از طریق تفکر و روشهای تحقیق کیفی قیاسی به منظور اطلاعرسانی نقطه شروع برای یک پروژه پر مخاطره کشف کنند. این مرحلهای است که شما از خودتان میپرسید که آیا چیزهای مناسب را میسازید یا خیر.
استارتآپ ناب یک طرز فکری است که تیمها را قادر میسازد تا ریسک فرایند نوآوری را کاهش دهند؛ درحالیکه باورها، پیشفرضها و فرضیهها با استفاده از روش سیستماتیک علمی از طریق حلقههای یادگیری مبتنی بر مدارک کشف و اعتبارسنجی میشوند.
نوآوری مدل کسب و کار یک طرز فکری است که به تیمها امکان ایجاد نمونه اولیه نحوه کسب ارزش،تحویل و تعامل در بین ذینفعان را میدهد؛ درحالیکه پیشفرضها و تئوریهای شفافی را برای اعتبارسنجی تعریف میکند.
سرانجام، از خودتان بپرسید چیزهای مناسب را ساختهاید یا خیر. توسعه چابک یک طرز فکر توسعهای است که بر روی حلقههای بازخورد مبتنی بر مشتری بنا شده است و امکان سازگاری مداوم در طول مرحله ساختن یا اجرای پروژه نوآوری را میدهد (برای اطلاعات بیشتر به agile manifesto مراجعه کنید).
عوامل کلیدی برای کاهش ریسک
هر مرحله در یک پروژه نوآوری با درجات مختلفی از ریسکها همراه است از جمله ریسکهای شناخته شدهای که اتفاق میافتد (known knowns)، ریسکهایی که از آن اطلاع دارید که ممکن است اتفاق بیفتد (known unknowns) و ریسکهای ناشناختهای که از قبل مورد انتظار نبوده است (unknown unknowns). ابزارها و روشهایی مانند تفکر طراحی، استارتآپ ناب، اسپرینت طراحی، نمونه اولیه یا کمینه محصول پذیرفتنی (MPV)، مدلسازی کسب و کار و توسعه چابک کارهای عالی برای کاهش ریسک فرایند هستند.
این روشها در کنار هم مجموعهای از ابزارهای ساده و در دسترس را برای تیمها فراهم میکنند تا بتوانند در شرایط عدم قطعیت مدیریت کنند. این روشها به نزدیکتر کردن فاصله بین آنچه که فکر میکنیم میدانیم و آنچه که واقعا میدانیم کمک میکنند. همچنین تصمیمگیریهای تکراری مبتنی بر شواهد را برای هر تکرار(iterative ) فراهم میسازند و کمک میکنند تا در هر مرحله از فرایند نوآوری بیاموزیم. شناخت بیشتر باعث میشود تا به تیم کمک کنند که هر چه زودتر شکافها و بنبستها را شناسایی کنند.
با این حال چالش سازمانها و تیمهای پروژه این است که بدانند چگونه از این روشها استفاده بهینه کنند و چه زمانی از یک مرحله به مرحله دیگر حرکت کنند. برای تصمیمشان تیمها باید به حسابهای ویژه نوآوری، شاخصهای کلیدی عملکرد از پیش تعیین شده و معیارهای اعتبارسنجی متکی باشند.
چه زمانی باید بین مراحل تفکر طراحی، استارتآپ ناب، مدلسازی کسب و کار و چابک سوییچ کنید؟
هر مرحله از کانال نوآوری را با رانندگی ماشین مقایسه کنید. اینکه بدانید چرخ دهنده و پدال در کجا قرار دارد کافی نیست، بلکه باید بدانید که چه زمانی چرخ دهنده بالا و یا پایین قرار دارد که در آن لحظه بهترین عمل را انجام دهید. همچنین شما میتوانید از تجریه دیگران نیز استفاده کنید. مواردی از بهترین شیوهها از تیم نوآوری در سراسر جهان گردآوری شده است که در ادامه مشاهده میکنید:
در مرحله تفکر طراحی:
- در ابتدا چه کسی باید آموزش ببیند؟
مدیران ارشد باید ابتدا آموزش ببینند و با استراتژی “باید برنده شویم” به سمت تفکر طراحی، استارتآپ ناب، مدلسازی کسب و کار و روشهای چابک هدایت شود تا به وضوح اهمیت استراتژیک روشها را مشاهده کنند تا برای رشد آینده کسب و کار در نظر گیرند.
- تیمهای پروژه کدام ابزارها و روشها را باید یاد بگیرند؟
مدیر پروژه باید دانش کاری خوب در مورد تفکر طراحی، استارتآپ ناب، مدلسازی کسب و کار و فرایندهای توسعه چابک، ابزارها و متدها در عمل، تجربه قبلی یا هر چیز دیگر را داشته باشد.
- چه زمانی باید پروفایلهای فنی در تفکر طراحی گنجاده شود؟
پروفایلهای فنی چابک باید در طول مرحله تفکر طراحی، استارتآپ ناب و مدلسازی کسب و کار بدون آنکه محدودیتی بر تیم وارد کند در تیمهای پروژه گنجانده شود. باید درباره انواع فناوریها، مهارتها و منابعی که در آینده برای دستیابی به بازار مناسب مورد نیاز است تفکر شود.
- چه کسی باید صاحب پروژه باشد؟
تیمهای پروژه در طول مراحل کانال نوآوری از اجرا تا پیادهسازی باید یک مدیر داشته باشند. این امر برای جلوگیری از، از بین رفتن حرکت، انگیزه، اطمینان از مدیریت ذینفعان و دانش عمیق پروژه ضروری است. صاحب پروژه درحالیکه مانند “مدیر توسعه و بازاریابی شرکت” به صورت ایدهآل رفتار میکند، همچنین باید درک درستی از ماموریت، مشتری، کسب و کار و پروفایلهای توسعه دهنده داشته باشد.
- آیا همان صاحب پروژه باید تا زمان توسعه چابک باقی بماند؟
صاحب اولیه پروژه در طول مراحل تفکر طراحی و استارتآپ ناب باید به عنوان مدیر تا مرحله توسعه چابک ادامه دهد. این کار باعث میشود گروه پایدار باقی بماند.
- تیمها باید چگونه تشکیل شوند؟
برای اطمینان از داشتن دیدگاههای مختلف که منجر به ایدههای خلاقانه میشود، تیمهای پروژه تا جایی که امکان دارد باید عملکردهای مختلفی مانند منابع انسانی، فروش، بازاریابی، فناوری، مالی، حقوقی و … را در نظر داشته باشند.
در مرحله استارتآپ ناب:
- قبل از هرچیزی مطلوبیت مشتری را در نظر بگیرد.
تیمها باید به این ترتیب فکر کنند:
(1) مطلوبیت مشتری (2) امکانسنجی مدل کسب و کار و سپس (3) قابلیت فنی. اما تیمها معمولا در ابتدا فقط به این فکر میکنند که کسب و کار خود را چگونه بسازند که در سطح راهحل عملیاتی باشد. هنگامی که شما اعتبارسنجی انجام دادهاید و متوجه شدهاید که مشتریان واقعا به دنبال راهحل شما هستند یا خیر (و یک کسب و کار معتبر که میتواند ارزش را به سرمایه تبدیل کند وجود دارد) سپس میتوانید نحوه ساخت آن را بررسی کنید. اگر شما در وهله اول نمیدانید که مشتریان به دنبال راهحل شما هستند یا خیر، ایجاد کسب و کار یا تجزیه و تحلیل امکانسنجی و فنی بی فایده است.
- چه زمانی باید کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) یا نمونه اولیه کدگذاری شوند؟
نمونههای اولیه گنگ تا حد امکان باید تا زمانی استفاده شود که مدل کسب و کار، نمونهسازی و آزمایش شود.
این امر به آنها امکان خواهد داد تا به راحتی و به سرعت بدون اتلاف وقت و منابع کد غیر معتبر را به روز کنند.
- چه کسی باید پاسخگوی شکست باشد؟
صاحبان محصول و تیمها باید در هنگام وقوع شکست پاسخگو باشند (بخوانید: به سرعت شکست بخورید، اغلب شکست بخورید، زود شکست بخورید). شما باید از شکستهایتان را احساس رضایت داشنه باشید، آنها باعث صرفهجویی در اتلاف منابع غیرضروری میشوند.
- راهحلهای خود را از بین ببرید.
فرمان دهم: ” شما عاشق راهحلهای خود نباشید”. تیمهای پروژه باید از ناسازگاری، ابهام، لنگر انداختن، تعصب آگاه باشند و همچنین اعضای تیم باید منتقدان اصلی خود باشند.
برای اطلاعات بیشتر به 16 سوگیری شناختی مراجعه کنید.
- آیا باید اعتبارسنجی مشتری را در مقیاس آزمون کنیم؟
نمونههای اولیه یا کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) به منظور آزمون و اعتبارسنجی پیشفرضهای کمی، قبل از آنکه وارد مرحله نمونهسازی و آزمون مدل کسب و کار شوند و اندکی قبل از شروع توسعه چابک باید وارد مرحله محل تست شوند. این امر باعث میشود که اعتبارسنجی شما در مقیاس حفظ شود چون میدانید که در این مرحله دانش و بینش شما به دنبال اعتبارسنجی خواهد بود.
در مرحله نوآوری مدل کسب و کار:
- به صورت موازی کارگاه برگزار کنید.
جلسات اسپرینت طراحی و نوآوری مدل کسب و کار باید به صورت موازی برگزار شوند تا از به تعویق انداختن پروژه جلوگیری شود. به عنوان مثال، تامین منابع در مرحله شروع توسعه چابک هستید اغلب میتواند زمان بر باشد.
- چه زمانی امکانسنجی فناوری باید بررسی شود؟
قبل از گذار از طراحی تفکر، استارتآپ ناب و مدلسازی کسب و کار، باید امکانسنجی فناوری یا بررسی عقلایی بودن آن انجام شود. پذیرفتن آن برای تیمهای عملیاتی بسیار مشکل است، اما قبل از آن اگر مشکلات مشتری و موارد کسب و کار با استفاده از مدارک به طور کامل اعتبارسنجی نشوند، فایدهای در امکانسنجی فناوری وجود ندارد. اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی انجام این کار را در راهنمای اعتبارسنجی ما میتوان یافت.
- اجازه دهید که پروژهها به عقب و جلو حرکت کنند (انتقال پیدا کنند).
اگر پروژه در بررسی مفهوم فناوری، قبل از تخصیص منابع توسعه چابک، شکست بخورد. باید این امکان را داشته باشید که دوباره برای مدت زمان محدودی قبل از آنکه با محور نهایی مواجهه شوید یا جلسات کنسل شود وارد مرحله “دانستن اینکه چه چیزی بسازید” یا ” یافتن مسائل/ راهحل” شوید.
- انجام دادن آزمونهای کمی در مقیاس
هنگامی که شما پیشفرضهای اولیه مطلوبیت مشتری را اعتبارسنجی کردهاید آنگاه به دنبال این باشید که آیا اعتبارسنجیهای پیشفرضها در مقیاس برقرارند یا خیر. با استفاده از پلتفرمهای آنلاین تست مانند InVision, Framer, Marvel or Proto.io. آنها را از نظر کیفی آزمون کنید.
- چگونگی ادامه حرکت تیم پروژه برای کسب موفقیت
در صورتی که تاخیر پیشبینی شده وجود دارد، به منظور حفظ کردن تیم در کنار هم و ادامه حرکت آنها برای کسب موفقیت، (به عنوان مثال برای جابجایی بین (CAPEX/OPEX) تیم باید:
(1) به غربالگری کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) یا نمونه اولیه گنگ طی یک اسپرینت طراحی 3 روزه بپردازید تا بیشتر از نظرات مشتریان در رابطه با پیشفرضهای اساسی مطلع شوید
(2) از طریق کارتهای آزمایش تعیین شده، کارگاههای نوآوری مدل کسب و کار بیشتری برای آزمون کردن پیشفرضهای مهم برگزار کنید.
در مرحله توسعه چابک:
- انتقال یکپارچه به توسعه چابک
طراحان توسعه کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) یا نمونه اولیه قابل کلیک گنگ به منظور اینکه از کدگذاری تکراری جلوگیری شود، باید با استفاده از ابزارهایی مانند ketch, Invision, Zeplin, Marvel, Supernova و موارد دیگر جریان کار را از قبل تعیین کنند. به عنوان مثال ابزارهای جدید بسیاری وجود دارند که میتوانند کدهای کامل شده یا در حال کار را خارج کنند. اطمینان حاصل کنید ابزارها و فرایندهای نمونهسازی MPV را از قبل به وضوح تعریف کردهاید.